مبانی نظری تحلیل رفتگی به همراه دو پرسشنامه (تحلیل رفتگی شغلی و مسلش) در قالب ورد
مقدمه
تحلیل رفتگی یکی از عمده ترین مسایل حرفه ای است و در واقع پیامد نهایی تنش شغلی و فشار روانی ناشی از کار است (کری، 1991). این پدیده یک سندروم(نشانگان )روانی متشکل از خستگی عاطفی و مسخ شخصیت و کاهش احساس موفقیت فردی است که به ایجاد تصور منفی از خود، نگرش منفی نسبت به شغل و احساس عدم ارتباط با مراجعین می انجامد و به شدت روابط فردی، شغلی و سازمانی را در بر می گیرد .(بحری وهمکاران، 1382). تحلیل رفتگی اغلب به شکل غیبت های مکرر، تمایل به جابجایی، ترک حرفه و همچنین اضطراب و افسردگی(به عنوان بهترین پیشگویی کننده این پدیده ) همراه می شود (اوهلر،1991). به علاوه، تحلیل رفتگی به عنوان یکی از مباحث پژوهشی در حیطه توسعه منابع انسانی شناخته می شود و در دهه اخیر چشم اندازهای نوینی برای شناسایی و ارتقای آن گشوده است (فوسیلیر و همکاران 1987).
تحلیل رفتگی
اولین بار گراهام گرین در سال 1961 واژه تحلیل رفتگی را به کاربرد و پس از آن هربرت فردون برگر در سال 1974 اصطلاح تحلیل رفتگی را بیان نمود و آن را برای توصیف سندرومی به کاربرد که شامل خستگی و کناره گیری از کار بود و آن را به صورت حالاتی از تخلیه ی عاطفی و فیزیکی ناشی از کار تعریف کرد و نظریاتی برای درمان و پیشگیری از تحلیل رفتگی ارائه نمود. او بر مکانیسم های ایجاد کننده و تحلیل رفتگی تأکید خاصی داشت(علوی، 1388 ).
رویکردهای مختلف نسبت به تحلیل رفتگی
رویکرد بالینی :
ایجاد یک مدل تئوریکی باید در تئوری های دیگر زمینه داشته باشد. مفهوم تحلیل رفتگی بیش از آنکه به صورت تئوریکی به دست آید به شکل تجربی فراهم شده است(شریعت زاده، 1373) .
فروید نبرگر (1975)، کسی بود که اولین بار به این واژه به معنای امروزی آن اعتبار بخشید. وی تحلیل رفتگی را یک حالت خستگی میدانست که از کار سخت بدون انگیزه و علاقه ناشی میشد. وی رویکرد بالینی، سبب شناسی، علائم، سیر بالینی و درمان آن را در مقاله ای در سال 1975 انتشار داد. وی معتقد بود که این علائم و شدت آنها از یک شخص به شخص دیگر متفاوت است و آن معمولاً یک سال بعد از اشتغال فرد در محل کار شروع می شود. وی افراد گروه های زیر را مستعد تحلیل رفتگی میدانست :
رویکرد روان شناختی– اجتماعی
مسلش و همکارانش(1986)، یک دوره مبتنی بر تحقیق برای تحلیل رفتگی ارائه نمود، تلاش کردند شرایطی را که موجب تحلیل رفتگی میشوند را روشن نمایند. تحقیقات مسلش و همکارانش به این نتیجه رسیدند که تحلیل رفتگی یک ساختار چند بعدی است که از سه مؤلفه ی مرتبط به هم تشکیل شده که عبارتند از:
مدل سه عاملی مسلش
در این مدل فرض بر این است که ابتدا خستگی عاطفی اتفاق میافتد. سپس مسخ شخصیت و در نهایت احساس کاهش موفقیت فردی به فرد دست میدهد. توماس داگرتی و همکاران(1997) و لیتر و مسلش (1998) با تحقیقات گسترده و با استفاده از همبستگی و رگرسیون تسلسل ارائه شده توسط مسلش را تأیید کردند. در این مدل خستگی عاطفی به عنوان مهمترین جزء تحلیل رفتگی در نظر گرفته شده است
به نظر پایتز انگیزش شغلی سه نوع انتظار را در بر می گیرد :
انتظارات عمومی
هر فرد که کار می کند مشمول این نوع انتظارات میشود. انتظارات خاص حرفه ای. این نوع انتظارات خاص حرفه های مختلف است یعنی در حرفه ای با حرفه دیگر فرق می کند. مثلاٌ برای افراد درگیر در خدمات انسانی و افرادی که سعی میکنند جهان را به بهترین مکان تبدیل کنند، انتظارات حرفه ای خاص وجود دارد که با انتظارات حرفه های دیگر متفاوت است.
مدل چرنیس (1983)، مدل گلامبیوسکی (1983) و مدل لیتر (لیتر1992، لیتر و میچاند، 1986)، (نقل از باگنارا و همکاران، 1999)
مدل فرایندی تحلیل رفتگی چرنیس بر اساس دو عامل بنا نهاده شده است. نخستین عامل به ویژگی های شغل مربوط است همانند جهت یابی، حجم کاری، میزان محرک، میزان تماس با مراجعان، خودمختاری اهداف سازمانی، سرپرستی و گوشه گیری اجتماعی.
ماه عسل
در طول این دوره کار فوق العاده است. فرد دارای انرژی بی پایان، مشتاق و علاقه مند است شغل برای فرد دوست داشتنی است، گویا شغل نیز فرد را دوست دارد و همه چیز ممکن به نظر می رسد فرد عقیده دارد که حرفه وی برای تمام آرزو و نیازهایش ارضاءکننده است و همه مشکلات قابل حل هستند و وی از شغل، همکاران و سازمان لذت میبرد
آگاهی و هوشیاری
ماه عسل رو به نقصان میگذارد و مرحله ی آگاهی نسبت به واقعیات همراه با اینکه چه توقعات و انتظارات غیر واقعی در راه وجود داشته، پدید میآید..
پدیده فونیکس یا ققنوس
انسان همانند ققنوس میتواند از خاکستر آتش یا تحلیل رفتگی برخیزد، اما این امر نیاز به زمان برای استراحت دارد. باید از بردن کار به منزل خودداری کند. زیرا درآنجا کار نمیتواند به درستی انجام گیرد. فقط احساس گناه ناشی از کم کاری پدید میآید.
تحلیل رفتگی و ورزش
از دیدگاه روانشناسان و متخصصین تربیت بدنی و ورزش نیز تحلیل رفتگی بخصوص در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و تعاریفی به شرح ذیل ارائه شده است :
تحلیل رفتگی عبارت است از کناره گیری و انزوای روانی، عاطفی و جسمانی از فعالیتهای ورزشی قبلی در نتیجه ی استرسهای شدید که در طول زمان بر ورزشکار وارد شده است(دانیل گلدو همکاران 1996).
اسمیت (1986) نیز تحلیل رفتگی ورزشی را به صورت ذیل تعریف می کند :
انزوا و کناره گیری
در حالیکه ورزشکار خود را از هم تیمی ها و دوستان جدا کرده به دنبال بهانه ای است تا از انجام تمرین و شرکت در مسابقه خودداری کند.
اثرات روانی ورزش بر تحلیل رفتگی
یکی از اثرات ورزش، مقابله با فشارها و استرس هاست تحقیقات بی شماری درباره شیوه های کاهش فشار روانی به کمک ورزش صورت گرفته که اکثر آنها نشان میدهند ورزش و فعالیتهای بدنی می تواند موجب کاهش فشارهای روانی شود(کلاین 1994).
علائم و نشانه های تحلیل رفتگی
در مورد علامتها و نشانگانی که همراه با تحلیل رفتگی دیده می شوند، مطالعات زیادی انجام شده است که به برخی از آنها به صورت اجمال اشاره می کنیم کالیمو و همکاران(1999) علائم زیر را نشانگر تحلیل رفتگی میدانند: روحیه پایین، نگرش منفی نسبت به مراجعان، نگرش تمسخر آمیز نسبت به پیشرفت های علمی، غیبت از کار، تغییر مکرر شغل و سایر رفتارهای گریز از واقعیت مثل مصرف مواد مخدر.
راههای مقابله و پیشگیری از تحلیل رفتگی
استرس در افراد به شکل های متفاوتی بروز می کند و می تواند منشاء مشکلات متعدد و جدی در سلامت باشد. واکنش افراد در برابر استرس با یکدیگر متفاوت است و چندان قابل پیشبینی نیست. واکنشی که به استرس داده میشود، پیش از آنکه به شدت محرک به وجود آورنده بستگی داشته باشد، به حساسیت فیزیولوژیکی و میزان استعداد هیجانی شخص بستگی دارد
پیشینه تحقیق:
زارعيان جهرمي (1385) در بررسي ميزان تحليل رفتگي شغلي دبيران تربيت بدني مدارس شهر شيراز نشان داد كه رابطه معني داري بين سن، جنس، ميزان تحصيلات، سابقه كار، وضعيت تأهل و رشته تحصيلي دبيران تربيت بدني مدارس شهر شيراز با ابعاد سه گانه تحليل رفتگي شغلي وجود ندارد تنها در مورد وضعيت استخدامي ارتباط معني داري با كاهش بازده عملكرد ديده شد.